اگر شراب دهد پیر می فروش مرا
درین بهار نبینی دیگر به هوش مرا
تو ای حریف مپندار آنقدر خامم
به هفت دیگ خود افلاک داده جوش مرا
گلم به صحن چمن جلوۀ دگر دارم
چه می برید به دوکان گلفروش مرا
چه خوش ترانه ای سر کرده ام درین گلشن
خدا کند که نسازد فلک خموش مرا