Kategorie: Ehsan Aman
دل کوچولو دل ديوونه
ديگه نرو از خونه
پشيمون ميشی پريشون ميشی نميدونی ديوونه
بيرون از خونه دلا همه سنگ
هر چی ميبينی رنگ و نيرنگ
تو مثل يه پر ميبردت باد
حتی يادت هم ميبرند از ياد
I دل کوچولو دل ديوونه ديگه نرو از خونه پشيمون ميشی پريشون ميشی نميدونی ديوونه
I
بميرم واسه تو چه رنج ها نکشيدی
چه خسته دل تنها
چه حرف ها که شنيدی
حالا برگشتی بازم تو سينه
ميدونی تنها منو داری
ميدونم شيطون بلای جونم
منو باز آروم نميذاری
-F
C
-F
بتی دارم كه گرد گل
ز سنبل سایه بان دارد
بهار عارضش خطی
به خون ارغوان دارد
غبار خط بپوشانید
خورشید رخـــش یا رب
بقای جاودانش ده
كه حسن جــــاودان دارد
چو عاشق میشدم گفتم
كه بردم گوهر مقصود
ندانستم كه این دریا
چه موج خون فشــان دارد
C
ياد روزگار شيرين، خاطرات عشق ديرين
ياد بوسه های گرمت، آن لبان نمکين
سرم در آغوش گرمت، لبم بر لبان نرمت
در سکوت نيمه شب ها، به اميد و آرزو ها
گفتی چو بهار آيد، گل و سنبل باز آيد
بار ديگر تو ز من خواه، عشق ديرين خود را
-F
به جفای تو من وفا کردم
دادی دشنام و من دعا کردم
به جفای تو من وفا کردم
دادی دشنام و من دعا کردم
هر چه فرموده یی به جاکردم
چی بگویم که من چیها کردم
تو ندانی خدا خو میدانه
تو ندانی خدا خو میدانه
به جفای تو من وفا کردم
خاک راهی تو تاج سر کردم
خاک راهی تو تاج سر کردم
کوچه ات را زگریه تر کردم
کعبه گفته تورا نظر کردم
چی بگویم که چه سپر کردم
تو ندانی خدا خو میدانه
تو ندانی خدا خو میدانه
به جفای تو من وفا کردم
من مریضم که نالشی دارم
همچو ماهی تپایشی دارم
در جگرم رنج و کایشی دارم
شب و روز ام ستایشی دارم
تو ندانی خدا خو میدانه
تو ندانی خدا خو میدانه
به جفای تو من وفا کردم
دادی دشنام و من دعا کردم
به جفای تو من وفا کردم
دادی دشنام و من دعا کردم
هر چه فرموده یی به جاکردم
چی بگویم که من چیها کردم
تو ندانی خدا خو میدانه
تو ندانی خدا خو میدانه
به جفای تو من وفا کردم