Kategorie: Dadra
-F
C
C
F
G
A
A#
C-
F#
F#
G#
A
B
C#-
A
E
G
-F
D
F
F
D#
D#
-F
-F
به درد دلم میرسیدی چه میشد؟
اگر ناله ام میشنیدی چی میشد
من از هستی خود به تنگم الهی
مرا گر نمی آفریدی چه میشد؟
دمی پیش بنشست یارم به پهلو
گر تو کم میتپیدی چه میشد؟
به یک عشوه از دست جور زمانه
اگر بنده را میخریدی چه میشد؟
F
هوس منزل لیلا نه توداری ونه من
جگرگرمی صحرا نه توداری ونه من
من جوان ساقی و توپیرکهن میکده ای
بزم ماتشنه و صهبا نه توداری ونه من
به که با نورچراغ تهی دامان سازیم تاقت جلوه ای سیما نه توداری ونه مندگر ازیوصف گمگشته سخن نتوان گفت
تپش خون زلیخا نه توداری ونه من
خذف بود که در ساحل دریا چید یم دانه گهوریکتا نه توداری ونه منG
B
B
به دختر دل نتی، دل میتپانه
نوک سوزن به جانت میخلانه
کار عاشقی دوختن تار خام است
که من پیوند میتم او می سکلانه
خپ خپکی بود، خپ خپکی بود
خپکی بود، خپکی بود، خپکی بود
کل کارش خپکی بود، قول و قرارش خپکی بود
خپکی بود، خپکی بود، خپکی بود
نگارم قد بلند است او خدا جان
به شیرنی مثل قند است او خدا جان
شده چندی که دیدارش ندیدیم
رفیقکم نظر بند است خدا جان
مه قربان سفیدی بند پایت
به حمام میروی جانم فدایت
به حمام میروی صابون نداری
لبم صابون زبانم سنگ پایت
D
-F
-F
A
E
D
-F
D#
با تیر نگاهت به دلم میزنی خنجر الا دختر زرگر
آه خدا نگاهت کنه با این قدو پیکر الادختر زرگر
یگان نگاه یگان نظر بما بکو او بیخبر
گل رخ هستی رخت چو گل گلاب است
به خدا از غمکت دلم کباب است
هر روز دمی صبح مه دعایت بکنم
کز خانه برائی و صدایت بکنم صدایت بکنم
در زیر درخت پسته شینم معطلت
کزخانه برائی و نگاهت بکنم نگاهت بکنم
انگور ده تاک ها و انار ده باغ است
جانانه گکم چشم سیاهش زاغ است سیاهش زاغ است
گر یارم شوه دگر چی ارمان دارم
کزدست جفایش دلکم پر داغ است دلکم پر داغ است
C
صفا صفا میای
چمن فضا میاب
قدم فدم به سویم
چی خوشنما میای
عشوی تو ناز تو
رقس ن طرب ساز تو
مستی دلها بود
نغمه و اواز تو نغمه و اواز تو
تو شوخ عشوه سازی
تو ناز ناز نازی
بردی دل از کفم
به بازی بازی
قد رسا ره نازم
عدا عدا ره نازم
به دست مهربانت
گل حناره نازم
C
-F
انان که سوار اسپ گلگون شده اند
از مککن التجاع بیرون شده اند
انان که مشهور اند به قانون شکنی
امروز نماینده قانون شده اندش
-F
گهی گهی از من یادی کن
گهی گهی بربادم یادی کن
در را برویم
با خشم بستی
سوگند عقت
بیجا گسستی
بر مژه اخر
اشکم شکستی
کبرت غرورت
اینسا نشاید
زیبایی تو
دیری نماند
دنیا سراید
دنیا سراید
-F
شپې به مې وویل چې سبا به درته ووایم خو دا مې هیڅکله کوی ونشو زه به هر زخم د زخمي زړه درته وښایم خو یو مې هم درته ښودی ونشو سیتا قاسمي د دیدن تږې به دې وم خو درکتل به مې نه ستا بې دردي چې مې لیدله نو ژړل به مې نه شفیق مرید ته وې چې اوښکو تویولو ته دې پرینښودم ته وې چې اوښکو تویولو ته دې پرینښودم دا جمله پاتې شو ویلو ته دې پرینښودم تا سره مینه لرم، تا سره مینه لرم تا سره مینه لرم، تا سره مینه لرم
-F
من به دنیا غمی ندارم
اگر تو مهمان من باشی
من به دنیا همه را دارم
اگر یک شب تو آیی به برم
همه گلها به سرت می پاشم
اگر تو یاد نمایی از من،
از خوشی تا به سحر می گویم
که تو دلدار منی، که تو جانان منی که تو غمخار منی، دوستت دارم
اگر یک شب مهربان شوی،
از روی لطف بگیری خبرم
اگر از ناز به رویم خندی،
بکشم دردي را به چشم ترم
-F
یا رب دردی که ناله اغاز کنم
شوری که سرود
شوری که سرود شوق را ساز کند
چشمی که به سوی
چشم که به سوی خویش چون باز کند
ان گم شده را
ان گم شده را ز دور اواز کند
من میسوزم
-F
چطو باور بکنم غـم تنهـا شـدنه
غـم تنهـا شـدن و درد رسـوا شـدنه
زندگی هـر نفسش درد و غـم است
عمر خـوشبختی آدمـا کم است
بیتو من زندگی ره به چه مـعنا بکنم
چی بگـویم دل مـه که دل آسـا بکنم
زندگی سـر برسـه درد و غـمش
شوه لبریز خـوشـی هـر قدمش
کاش میشـد که تره روزی پیدا بکنم
عقده هـای دل مـه پیش تو وا بکنم
زندگی جاده خـوشبختی شوه
راه آسـایش هـر سختی شوه
-F
بیا که بریم باغ، کدام باغ
همان باغ که لیلا میله دارد
بیا که بریم دشت، کدام دشت
همان دشت، که مجنون خیمه دارد
ز لیلا خبری نیست
ز مجنون اثر ی نیست
به باغش میوه نیست
اگر باد صبا پیدا نمیشد
دهان غنچه گل وا نمیشد
اگر لیلی ره میدادند به مجنون
در عالم عاشقی رسوا نمیشد
ستاره در هوا یاقوت نگردد
به مثل من کسی عاشق نگردد
بمان دست چپت زیر سر من
خداجان تا قیامت صبح نگردد
-F
-F
-F
درکنـــــــــــج دلــم عشق کســی خانــــه ندارد
کـــس جـای در ایــن خــانهء ویــــرانه نــــدارد
دل را بکــــــــف هــر کــه نهـــــم باز پس آورد
کـس تاب نگهــــــــــداری دیـــــوانه نـــــدارد
در بـزم جهـــان جــز دل حســـرت کـش ما نیـست
آن شمــــع که میســــوزد و پــروانـــه نـــــدارد
گفتــــم مــه مــن از چــه تـو در دام نیفتـــــــی
گفتــــــا چـــه کنــم دام شمـا دانـــــه نـــــدارد
ای آه مکـــش زحمـــــت بیهــوده كه تاثیــــــــر
راهــــــی به حــــریم دل جـــانانـــــه نـــــدارد
-F
E
تا تو رو دیدم یار تا تو رو دیدم
جامه دریدم یار تا تو رو دیدم
تا تو رو دیدم یار جامه دریدم
سخنای کم و زیاد ای پریزاد
از تو شنیدم یار تا تو رو دیدم
عاشق و زارت منم
مونس و یارت منم
صید شکارت منم
تا تو رو دیدم یار
از من جدایی مکن
نا آشنایی مکن
گل بی وفایی مکن
تا تو رو دیدم
ای پریزاد مرا
دادی بر باد چرا
نکردی شاد مرا
تا تو رو دیدم
D
D
F#
G
A
A#
C-
D-
A
-A#
C
C#
D#
F
G
G#
A
A#
C-
C#-
D#-
-F
فدای چشم نمناکت شوم یار
جگر خونی چرا خاکت شوم یار
نمیکشم نمیکشم دگر جفای ترا
ندیده ام ندیده ام مهر و وفای ترا
شب تاریک آمد خوابم نیامد
نشستم تا سحر خوابم نیامد
نشستم تا دمی صبح قیامت
قیامت آمد و یارم نیامد
نمیدانم رقیبم میشی یا نی
تنها هستم حبیبم میشی یا نی
به عشقت مبتلا گردیده ام من
مریض هستم طبیبم میشی یا نی
-F
-F
اين غم بی حيا مرا باز رها نمی کند
از من و ناله های من هيچ حيا نمی کند
گشته ز ناله نای من خوشتر از گلوی نی
ناله اثر نمی دهد نای نوا نمی کند
رفته و ميرود هنوز هر کی به هر کجا بود
تکيه به زندگی مکن عمر وفا نمی کند
گفت همنی آه ترا گريه ز چيست گفتمش گريه ز چيست گفتمش
آنچه که اشک می کند آب بقا نمی کند
-F
لیلا، لیلا !
ماایم عاشق وشیدا
غم جهان بیان کند
دوچشم اشکریزتو
مکن بمان که لبنهم
به زلف مشکبیز تو
شکستی کشتی دلم
به بحراشک از چه رو
!مرابسوی توکشد، لبان بوسه خیزتو
تو خوشنما و دلبری
مثال ماه و مشتری
دل هزار سنگدل،. به عشوه ای تو میبری !
مکن که گریه میبرد جوانی او طراوتم
خیال کن که عشق من
مجاز بودو سرسری
-F
-F
سلسله موی دوست، حلقهٔ دام بلاست
حلقه دام بلاست …
سلسله موی دوست، حلقهٔ دام بلاست
حلقه دام بلاست …
هر که در این حلقه نیست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
فارغ از این ماجراست …
دلشدهٔ پای بند، گردن جان در کمند
دلشدهٔ پای بند، گردن جان در کمند
زهره گفتار نِه …
زهره گفتار نِه، کاین چه سبب وان چراست
کاین چه سبب وان چراست …
گر بزنندم به تیغ …
گر بزنندم به تیغ، در نظرش بیدریغ
دیدن او یک نظر …
دیدن او یک نظر، صد چو منش خونبهاست
صد چو منش خونبهاست …
دانلود آهنگ سلسله مو محمدرضا شجریان
گر برود جان ما …
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
در طلب وصل دوست…
حیف نباشد، که دوست …
حیف نباشد، که دوست دوست تر از جان ماست
دوست تر از جان ماست …
گر بنوازی به لطف …
گر بنوازی به لطف، ور بگدازی به قهر
حکم تو بر من روان …
حکم تو بر من روان، زجر تو بر من رواست
زجر تو بر من رواست
سلسله موی دوست …
سلسله موی دوست، حلقهٔ دام بلاست
سلسله موی دوست، حلقهٔ دام بلاست
حلقه دام بلاست …
سلسله موی دوست، حلقهٔ دام بلاست
حلقه دام بلاست …
هر که در این حلقه نیست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
فارغ از این ماجراست …
دانلود تصنیف سلسله مو محمدرضا شجریان
-F
بمقابل دو چشمم چه چشم سیاه نشسته
به کمین زلف لیلی همه جا بجا نشسته
کف دست نازنینش به حنا چه زیب دارد
که به لوح نقرهً خام ورق طلا نشسته
چه شود که گر سر خود سر زانویم گذاری
تو به خواب ناز باشی من بی نوا نشسته
-F
به تار مویت زولانه شوم
به شمع رویت پروانه شوم
به هر ادایت دیوانه شوم
که نازنینی
چو آفتابی در شام و شبم
تو شعرنابی دایم به لبم
تو چون ربابی وقت طربم
تو چون ربابی
خروش عشق و دنیای منی
به نیمه شب ها رویایی منی
به هر کجایی پیدای منی
به هر کجایی
-F
باران شوم، تاببارم قطره قطره
سر روی ترا بوسه زنم
شمال شوم، تا وزم سوی دیارت
آبروی ترا بوسه زنم
ستاره آسمان است ریزه ریزه
مگر ابر سیاه از قبله خیزد
خداوندا مرا باران بسازی
سری ذلف های یارجانم بریزم
باران شوم، تاببارم قطره قطره
سر روی ترا بوسه زنم
شمال شوم، تا وزم سوی دیارت
آبروی ترا بوسه زنم
دو زلفانت بود تار ربابم
چه میخواهی از این حال خرابم
تو که با ما سر یاری نداری
چرا هر نیمه شب آیی به خوابم
باران شوم، تاببارم قطره قطره
سر روی ترا بوسه زنم
شمال شوم، تا وزم سوی دیارت
آبروی ترا بوسه زنم
ببر ای عاشق چشم آسمان ها
که چشمانم شده از غصه دریا
بریز یک ریز باران بهاری
که باز آیی غبار غم از این جا
باران شوم، تاببارم قطره قطره
سر روی ترا بوسه زنم
شمال شوم، تا وزم سوی دیارت
آبروی ترا بوسه زنم
C
-G
-B
C
D
D#
G
G#
C-
D-
D#-
بیا که روی دم رویت بمانم
سر بالای زانویت بمانم
که ماتو میشوه نو
به جانم آمده تو
سره بالای زانویت چی باشه؟
لب با لبی خوشبویت بمانم
که ماتو میشوه نو
به جانم آمده تو
همه مردم شده ای خدایا دشمن
همی گپ کاش میبود در دل من
در بیرون گپ نمیبود
دلبر میبود پیش من ای
الا یار جان تو کفتر باش مه باشه
رفیق بیوفا هرگز نباشه
که ماتو میشوه نو به جانم آمده تو
رفیق بیوفا سوان عمر است
که مغز استخوان را میتراشد
که ماتو میشوه نو به جانم آمده تو
سفید استی دو چشمکهای ماشی
خدا کنه که بیوفا نباشی
که ماتو میشوه نو به جانم آمده تو
به غیر از من اگر یاری بگیری
سر شو تو کنی صبح مرده باشی
که ماتو میشوه نو به جانم آمده تو
همه مردم شده ای خدایا دشمن
همی گپ کاش میبود در دل من
در بیرون گپ نمیبود
دلبر میبود پیش من ای
به یار بیوفا صد بار نالم
ندارد زره ای مهر و محبت
که ماتو میشوه نو به جانم آمده تو
به هر قریه رود صد یار گیرد
به یک یار کی کنه صبر و قناعت
که ماتو میشوه نو به جانم آمده تو
خودت گفتی بمان ماتو بشینه
ده پهلویم بیا هیچ کس نبینه
که ماتو میشوه نو به جانم آمده تو
به شرط گفتی چند بوسه میتم
داغ دندان در رویکم نشینه
که ماتو میشوه نو به جانم آمده تو
همه مردم شده ای خدایا دشمن
همی گپ کاش میبود در دل من
در بیرون گپ نمیبود
دلبر میبود پیش من ای