من دل بکسی جر تو به آسان ندهم
چیزی که گران خریدم ارزان ندهم
صد جان بدهم در آرزوی دل خویش
وان دل که ترا خواست به صد جان ندهم
وان دل که ترا خواست به صد جان ندهم
حالا که بهارم نگذشته است بیا
حالا که خمارم نشکسته است بیا
حالا که خمارم نشکسته است بیا
هرکس به طریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا دوست جدا میشکند
بیگانه اگر میشکند حرف نیست
از دوست بپرسید چرا میشکند؟
از دوست بپرسید چرا میشکند؟